شهدا سال 66 -زندگینامه شهید ماشاالله شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ماشاالله شیخعلی »
ماشاءالله ستارهای بود که سال 1346 در آسمان عشق طلوع کرد و خانهای ساده و گِلی را در روستای پیچکان آباده طشک صفا بخش شد. خانواده متدین و کشاورز شیخعلی قدومش را گرامی داشتند و در تربیت وی از هیچ کوششی دریغ نکردند. دوره ابتدایی را در دبستان آریا، در روستای تلخاکی آغاز و با موفقیت به پایان برد. ولی به دلیل مسائل و مشکلات زندگی مجبور به ترک تحصیل و در امور کشاورزی مشغول به کار شد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ماشاالله شیخعلی »
ماشاءالله ستارهای بود که سال 1346 در آسمان عشق طلوع کرد و خانهای ساده و گِلی را در روستای پیچکان آباده طشک صفا بخش شد. خانواده متدین و کشاورز شیخعلی قدومش را گرامی داشتند و در تربیت وی از هیچ کوششی دریغ نکردند. دوره ابتدایی را در دبستان آریا، در روستای تلخاکی آغاز و با موفقیت به پایان برد. ولی به دلیل مسائل و مشکلات زندگی مجبور به ترک تحصیل و در امور کشاورزی مشغول به کار شد....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر محسن زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
محسن، دلاوری بود از خطه دلیران نیریز که ۱۳۴۷/۴/۱۰ میان خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای جهانآباد از توابع آباده طشک چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در سن هفتسالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای فتحالمبین جهانآباد آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک ادامه داد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرد. محسن، یکی از ورزشکاران نمونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
محسن، دلاوری بود از خطه دلیران نیریز که ۱۳۴۷/۴/۱۰ میان خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای جهانآباد از توابع آباده طشک چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در سن هفتسالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای فتحالمبین جهانآباد آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک ادامه داد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرد. محسن، یکی از ورزشکاران نمونه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ایرج نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
~$دا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال 65- زندگینامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
عاشقان رفتند و چشم اشکباری ماند و من از غم بیحاصلیها کولهباری ماند و من از شهیدی میگوییم که معنی عاشقی را میدانست و تمام لحظات زندگی را در رسیدن به کاروان عاشقان رفته، در بیقراری میگذراند. از منصور منصوری که در تاریخ ۱۳۴۶/۱۲/۲۲ در روستای فورگ از توابع شهرستان داراب دیده به جهان گشود و با درخشش طلیعه وجودش، گرمی و هیجان خاصی به کانون خانواده بخشید و درِ سعادت و ثواب را بر روی آنان گشود. در همان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
عاشقان رفتند و چشم اشکباری ماند و من از غم بیحاصلیها کولهباری ماند و من از شهیدی میگوییم که معنی عاشقی را میدانست و تمام لحظات زندگی را در رسیدن به کاروان عاشقان رفته، در بیقراری میگذراند. از منصور منصوری که در تاریخ ۱۳۴۶/۱۲/۲۲ در روستای فورگ از توابع شهرستان داراب دیده به جهان گشود و با درخشش طلیعه وجودش، گرمی و هیجان خاصی به کانون خانواده بخشید و درِ سعادت و ثواب را بر روی آنان گشود. در همان...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال 59 -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در اینجا حدیث کسی است که خونش به پای لالههای انقلاب اسلامی ریخت و جسمش در ارتفاعات نوسود، همچون پروانهای برگرد شمع یار سوخت و خاکستر شد. سخن از فرامرز است، آنکه در تاریخ 10/9/1331، در یکی از خانههای گِلی روستای نصیرآباد، از بخش مرکزی شهرستان نیریز، در میان شوق و انتظار خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. برای کسب معرفت و دانش دوره دبستان را در روستاهای معینآباد و حیدرآباد پشت سر گذاشت و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در اینجا حدیث کسی است که خونش به پای لالههای انقلاب اسلامی ریخت و جسمش در ارتفاعات نوسود، همچون پروانهای برگرد شمع یار سوخت و خاکستر شد. سخن از فرامرز است، آنکه در تاریخ 10/9/1331، در یکی از خانههای گِلی روستای نصیرآباد، از بخش مرکزی شهرستان نیریز، در میان شوق و انتظار خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. برای کسب معرفت و دانش دوره دبستان را در روستاهای معینآباد و حیدرآباد پشت سر گذاشت و دوره...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر غلامرضا هیبتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید عباس بذرافشان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
سال ۱۳۳۳ در روستای اسلامآباد کازرون، چشمان پر از طهارت و پاکی «عباس» به جهان گشوده شد. با اولین گریههای خود شادی و طراوت را به خانه هدیه کرد. هنوز طعم شیرین زندگی با مادر و نوازش دستهای مهربان او را بهخوبی احساس نکرده بود که در ششمین بهار زندگی، سایه پر لطف مادر از سر او برداشته شد و رفتن مادر، عباس را از نعمت محبت و نوازشهای او محروم ساخت. در فراق دوری از مادر، تحصیلات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
سال ۱۳۳۳ در روستای اسلامآباد کازرون، چشمان پر از طهارت و پاکی «عباس» به جهان گشوده شد. با اولین گریههای خود شادی و طراوت را به خانه هدیه کرد. هنوز طعم شیرین زندگی با مادر و نوازش دستهای مهربان او را بهخوبی احساس نکرده بود که در ششمین بهار زندگی، سایه پر لطف مادر از سر او برداشته شد و رفتن مادر، عباس را از نعمت محبت و نوازشهای او محروم ساخت. در فراق دوری از مادر، تحصیلات...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد رضا زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...